اينک که در 19 مهرماه سال 1398 هجري شمسي، چهل سال را پشت سر گذاشته ام، پروردگار را شاکرم.
بي شک شايد عده اي را رنجونده باشم؛ خواه خواسته و ناخواسته، که اميد دارم مورد بخشش آنها قرار گرفته باشم.
و اما بعد؛
40 نکته که در 40 سال عمر خود آموختم را مکتوب کردم؛ و يقين دارم که امروز دوباره متولد شدم اما اينبار همراه با تحول؛ اميد دارم و توکل ميکنم که آينده هم به آنها پايبند باشم تا شايد رستگار شوم.
1. نانجيب نجيب را به نجيب نانجيب ترجيح دادم!
2.سواد برايم از تحصيلات برتري داشت!
3.سازگاري با همه مرام ها برايم دشوار بود!
4.دعاي براي ديگران را خوشايندتر از دعا براي خود دانستم!
5.تمرين کردم تا به همه عقايد احترام بزارم اما هم عقيده کسي نشوم!
6.فکر کردن را بيشتر از کارکردن دوست داشتم!
7.با جاهل و بيشعور مدارا کردم اما با احمق هرگز!
8.سرزنش مخلوقات خدا برايم دشوار بود و همه آنها برايم قابل احترام!
9.تا زماني که امانتي دراختيارم بود آسوده نبودم!
10.وقتي که به کسي وعده دادم آرامش نداشتم!
11.هيچ وقت خود را در مقام قضاوت قرار ندادم!
12.در محاسبه خويش پيش قدم بودم تا در محاسبه ديگران!
13.خودم را به کسي بدهکار نکردم!
14.خودم را جاهل دانستم نه عقل کل!
15.قضاوت ديگران در مورد خودم و دگران بي ارزش بود!
16.از کساني که عيب ديگران را برايم بازگو کردند بيم داشتم!
17.با کساني که در تنهايي از من انتقاد کردند دوست شدم!
18.با آشنايان دوست نگشتم، با دوستاني که ظرفيت اندک داشتند رفاقت نکردم، و با رفيقان هيچ وقت محرم نشدم!
19.با بي نظمي و بدقولي ستيز کردم، هرچند ميدانستم که تنها خواهم ماند!
20.برايم قدرت، ثروت و شهرت منفور بود!
21.گناه نکردم ولي اشتباه بسيار، و به بخشندگي پروردگار اميد داشتم!
22.هرکس برخلاف عقيده ام کلامي گفت، بدون ترس نظرم را گفتم!
23.هرگز به داشته هاي ديگران حسادت و از نداشته هاي خودم گلايه نکردم!
24.آرامش برايم از صندوق هاي جواهر با ارزشمندتر بود!
25.فقط از پروردگار خواستم که آنچه لياقت دارم به من عطا کند!
26.براي هيچ کس و هيچ قومي مرگ نخواستم!
27.در هنگام مشکلات سعي کردم شاکر باشم تا شاکي!
28.صدايم بلند بود اما سکوت را بيشتر دوست داشتم!
29.سعي کردم هم رنگ جماعتي نشوم!
30.سلام کردن به ديگران را دوست داشتم و در آن پيش قدم بودم!
31.جماد، گياه و حيوان را مخلوقات پروردگار دانستم و در برخورد با آنها احتياط داشتم!
32.حريص نبودم و هرکجا به حق خودم قانع!
33.سعي کردم شوخ طبعي کنم و گشاده رو باشم، هرچند که درونم غوغا داشت!
34.در چندجاي اندک که مورد تهمت قرار گرفتم، ستيز نکردم و آنها را به خودشان واگذار کردم!
35.فارسي قرآن را يک بار کامل خواندم و برگزيده هايش را علامت زدم!
36.ناخواسته کساني را ناراحت کردم اما در تنهايي خودم پشيمان بودم!
37.در هنگام انفاق يقين داشتم آنچه را ميبخشم از آن من نيست!
38.هرگز نتوانستم با اسراف کنار بيايم!
39.دروغ مصلحت آميز را بهتر از راست فتنه انگيز دانستم!
40.به آنچه اکثريت قبول داشتند اعتمادي نکردم!
پروردگارا؛ زندگي دوباره مرا سرشار از آگاهي قرار ده، که هيچ سودي افضل تر از دانايي نيست!!!
بر عيب خود بينا باش و عيب کسان مگوي .
تا به محاسبه ي خود نپردازي در ديگران شروع مکن.
از مردم نوکيسه وام مخواه.
دوستان را از عيب ايشان آگاه کن.
م با دشمن مکن و چون کردي از گفت او حذر کن.
سود هر دو جهان را خاموشي دان.
نخست انديشه کن آنگاه بگوي.
نان همه کس مخور و نان بر همه کس بده.
بدترين عيب پر گفتن را دان.
بنده ي حرص مباش، خفته ي غفلت مشو.
پيران کار ديده را حرمت دار.
جرم و بهتان بر کسي منه تا انفعال به تو باز نگردد.
استان تهران با جمعيت بيش از 13 ميليون نفر قابليت تقسيم به 4 استان مستقل را دارد.
استان تهران پرجمعيت ترين استان ايران در بين 31 استان کشور است.
اين استان بر اساس سرشماري سال 95، بيش از 13 ميليون نفر جمعيت ساکن دارد.
استان تهران داراي 16 شهرستان و 43 شهر بر اساس تقسيمات جغرافيايي و 45 شهر بر اساس تقسيمات سياسي است که شهر تجريش و شهر ري در محدوده شهري 1 و 20 شهر تهران قرار دارد.
بر همين اساس، استان تهران قابليت تقسيم به 4 استان مستقل را دارد.
زمزمه هايي در سال هاي قبل و روزهاي گذشته به گوش رسيد که اين استان به استان هاي غربي، شرقي و جنوبي تهران تقسيم شود که نام گذاري همانند جهت هاي جغرافيايي مانند استان خراسان يک امر غيرتخصصي و کارشناسانه خواهد بود.
وي گفت؛ بر اساس سرشماري جمعيت در سال 95، استان تهران با 13 ميليون نفر بيشترين و استان سمنان با 700 هزار نفر و ايلام با 600 هزار نفر کم ترين جمعيت در کشور را دارند.
به همين منظور، پيشنهاد اصولي که ميتوان مورد بحث و نقد کارشناسان جغرافيا و مديريت شهري قرار گيرد تا در دستور کار متوليان به صورت کارشناسي باشد به اين ترتيب خواهد بود.
استان تهران شامل؛ شهرستان هاي تهران، شميرانات، ري و اسلامشهر که در اين تقسيم بندي جمعيت استان حدود 10 ميليون نفر خواهد بود.
استان شهريار شامل؛ شهرستان هاي شهريار، رباط کريم، بهارستان، ملارد و قدس که جمعيت اين استان حدود 2 ميليون نفر خواهد بود.
استان ورامين شامل؛ شهرستان هاي ورامين، پيشوا، قرچک و پاکدشت که جمعيت اين استان حدود 1 ميليون نفر خواهد بود.
و استان دماوند شامل؛ شهرستان هاي دماوند، پرديس و فيروزکوه که جمعيت اين استان حدود 400 هزار نفر خواهد بود.
در طرح تقسيم استان تهران به 4 استان مستقل، جمعيت استان شهريار برابر با استان گيلان خواهد بود و جمعيت استان ورامين نيز با استان زنجان برابر خواهد شد.
همچنين استان دماوند کم جمعيت ترين استان کشور خواهد شد که ميتوان با ساخت مسکن ملي در شهرستان هاي تابعه استان دماوند به ويژه شهر جديد پرديس، جمعيت پذيري اين استان را منطقي نمود.
مهدي جمشيدي | فعال اجتماعي
يک فعال رسانه اي ضمن انتقاد به انتشار نسخه الکترونيکي رومه هاي چاپي کشور گفت؛ رسانه ها در ايران به بلندگوي مسوولين دولتي تبديل شده اند.
مهدي جمشيدي با ابراز تاسف از سرانه پايين مطالعه رومه در ايران گفت؛ تيراژ پايين رومه ها يک خطر جدي در حوزه رسانه است که مسوولين امر به اين مهم بي توجه هستند.
جمشيدي درخصوص انتشار نسخه الکترونيکي رومه هاي چاپي گفت؛ رومه نگاري با خبرنگاري متفاوت است، يک رومه نگار گزارش تخصصي تهيه ميکند و نظر کارشناسان امر برايش بيشتر اهميت دارد تا گزارش هاي مديران دولتي.
اين فعال رسانه اي معتقد است که رومه يک منبع دست اول است که مردم و مسوولين بايد براي دستيابي به گزارشات و مقالات تخصصي رومه نگار و اساتيد دانشگاه، به ناچار بايد نسخه چاپي آن را تهيه کنند تا هم از اين صنف رسانه اي حمايت شود و هم سرانه فرهنگ مطالعه جرايد مکتوب در کشور بالا رود.
جمشيدي ضمن هشدار به اصحاب رسانه و مطبوعات در خصوص انتشار فايل اخبار و گزارشات پيش از چاپ رومه در فضاي الکترونيکي گفت؛ مسوولين معاونت مطبوعاتي در خصوص نسخه برخط رومه هاي چاپي تجديد نظر کنند تا همانند گذشته هم تيراژ رومه ها قابل قبول باشد، هم مخاطبان براي پيگيري و مطالعه گزارشات دست اول مجبور باشند رومه بخرند.
وي همچنين ضمن انتقاد از رسانه ها گفت؛ اينکه يک رسانه تلاش کند تا تريبون مسوولين دولتي باشد هنر نيست و جاي خالي صداي مردم و نظر کارشناسان در رسانه خاليست.
مدير مسوول تهران رسانه گفت: رويه غلط تبليغات 10 دوره گذشته برخي نمايندگان مجلس و همچنين وعده هاي آنان به يک الگوي تغييرناپذير تبديل شده است.
مهدي جمشيدي به انتخابات يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي اشاره کرد و گفت: اغلب نامزدهاي انتخابات همانند عملکرد غلط برخي نمايندگان، به ميان مردم در شهر و روستاي حوزه انتخابيه خود مي روند و با وعده هايي که در حيطه وظايف نمايندگي نيست تلاش مي کنند تا آراي مردم را به نفع خود جمع کنند.
مديرعامل سازمان مردم نهاد نوانديش بصير ضمن انتقاد به اظهارنظر نمايندگان مجلس در حوزه اجرا و همچنين دخالت در انتصابات مديران دولتي در حوزه انتخابيه عنوان کرد : وظيفه ذاتي و اصلي نماينده قانونگذاري و نظارت است که متاسفانه در ادوار گذشته شاهد بوديم که اين دو اصل از وظايف ناديده گرفته شده است.
وي به جايگاه شوراي اسلامي روستا، شهر، شهرستان، استان و شوراي عالي استان ها اشاره کرد و افزود: هريک از اعضاء شوراها نيز منتخب مردم هستند و با انتخاب دهيار و شهردار به نوعي به امور اجرايي نظارت دارند که متاسفانه نماينده مجلس و نامزدهاي انتخابات مجلس شان عملکردي خود را تا آسفالت مسير يک روستا تنزل مي دهند که اين يک آفت محسوب ميشود نه مزيت.
جمشيدي دليل اين موضوع را تشريح کرد و گفت : يک نماينده مجلس پس از جلب آراي مردم از اولين روز کاري خود به فکر 4 سال دوره بعدي است و بيم آن دارد که اگر در امور اجرايي دخالت نکند و شوراها ورود کنند شايد اين جايگاه را در دوره بعدي از دست بدهد و عضو شوراي شهر که بين مردم است جاي او را بگيرد.
جمشيدي با انتقاد به زمان محدود تبليغات نامزدهاي انتخابات مجلس که طبق قانون يک هفته تعيين شده است و تصريح کرد: چطور نامزد يک حوزه انتخابيه در مدت 7 روز مي تواند خود را به شهروندان آبادي، روستا، دهستان، شهر، بخش و شهرستان معرفي کند که در يک حوزه انتخابيه بيش از 200 روستا قرار دارد.
اين فعال اجتماعي و رسانه اي در آخر از مردم درخواست کرد تا به اين مهم توجه کنند که وقتي يک نماينده را در حوزه انتخابيه خود انتخاب مي کنند، در اصل نماينده پارلمان ملي را انتخاب کرده است و او بايد طبق قانون به وظايف ملي خود عمل کند نه منطقه اي.
مهدي جمشيدي با اشاره به آيه مبارکه سوره آل عمران گفت؛ اقدام مجرمانه آمريکا در به شهادت رساندن سردار قاسم سليماني محکوم است، اما آنها نام و نهضت او را در جهان زنده کردند.
جمشيدي با انتشار پيام تسليت به ملت ايران به مناسبت شهادت سردار سپهبد قاسم سليماني گفت؛ اينکه ميگويند حاج قاسم سليماني شهيد شد در مقام فرش صادق است و بي شک او به همراه همرزمانش در جايگاه و منزلت عرشيان زنده است و بزودي نهضت او به جهانيان ثابت خواهد شد.
پيام تسليت تهران رسانه؛
روح شهيد سپهبد «قاسم سليماني» ملکوتي شد
مدير مسئول تهران رسانه ضمن تسليت شهادت سردار سپهبد قاسم سليماني گفت؛ بي شک مشيت الهي، شهادت سردار رشيد اسلام در اين برهه از زمان را رقم زده است و خون آن شهيد و همراهانش برکات الهي را براي ملت ايران نازل خواهد کرد.
به گزارش تهران رسانه ؛ مهدي جمشيدي با انتشار پيامي؛ شهادت سردار سپهبد قاسم سليماني را به پيشگاه امام عصر(عج)، مقام معظم رهبري و مردم ميهن دوست ايران تسليت گفت.
بي ترديد شهادت، حيات جاودان و پايداري است که خداوند متعال براي بندگان خاص خويش وعده فرموده است و بي شک مشيت الهي برآن بوده است که در اين تاريخ و زمان خاص شهادت آن بزرگوار و همراهانش رقم بخورد.
اينجانب به نمايندگي از همکاران خودم در تهران رسانه؛ شهادت اين پاسدار دلاور و تربيت يافته مکتب انقلاب اسلامي را به محضر حضرت ولي عصر(عج)، فرمانده معظم کل قوا، نيروهاي سلحشور نظامي و انتظامي بويژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و عموم ملت ايران خصوصاً مردم عزيز استان تهران، تبريک و تسليت گفته، براي آن مجاهد شهيد، علو درجات و براي خانواده محترم و معزز، شکيبايي و اجر الهي مسئلت دارم.
يک فعال رسانه اي با اعلام اينکه «جبهه انتقام سخت» محدود به زمان، مکان و جنگ نظامي نيست گفت؛ ضرورت دارد به قيد فوريت «گردان جنگ رسانه اي» در کشور شکل بگيرد.
مهدي جمشيدي، به عنوان يک فعال رسانه اي گفت؛ جبهه انتقام سخت محدود به زمان، مکان و جنگ نظامي نيست و ضرورت دارد تا مديران مسئول رسانه هاي کشور نسبت به تشکيل «گردان جنگ رسانه اي» پيش قدم شوند.
جمشيدي ضمن هشدار به اصحاب رسانه و تصميم گيران کشور گفت؛ پيش بيني مي شود در آينده نزديک، جنگ و هجوم رسانه اي دشمنان نظام عليه ايران آغاز شود که بايد همگان به اين مهم توجه نمايند.
وي کليد واژه مهم جنگ رسانه اي غرب را اختلاف افکني و شبهه پراکني عنوان کرد و افزود؛ شهادت سردار سليماني آغاز يک جنبش و نهضت است و رسانه ها بايد پيش قراول آگاهي بخشي مردم در اين نهضت باشند.
جمشيدي همچنين در خصوص فراگير بودن جبهه انتقام سخت گفت؛ نبايد فقط منتظر يک حمله نظامي باشيم زيرا در اين جبهه؛ جنگ اقتصادي، فرهنگي، تاريخي، مذهبي، قومي و همچنين رسانه اي متصور است.
اين فعال اجتماعي و رسانه اي در خصوص تغيير تصوير پروفايل کاربران فضاي مجازي با تصوير سردار سليماني، هشتک گذاري، نام گذاري معابر و ديگر اقدامات گفت؛ اين موارد قابل تحسين است ولي کافي نيست، همگان بايد ضمن هوشياري و دانايي، تلاش نمايند تا با همدلي و اتحاد بيشتر در اين جبهه تحت عنوان انتقام سخت پيروز گردند.
مدير مسئول تهران رسانه در پايان با اشاره به اينکه امروز هر ايراني يک رسانه فردي محسوب ميشود پيشنهاد داد؛ مديران مسئول خبرگزاري ها، پايگاههاي خبري، جرايد مکتوب و رسانه ملي نسبت به تشکيل «گردان جنگ رسانه اي» در مقابل هجوم رسانه اي غرب در کوتاهترين زمان اقدام نمايند و بصورت هفتگي جلسات مشترک تشکيل تا راهبردهاي بنيادين رسانه اي تدوين گردد.
سلام
پيشاپيش از اينکه مطالعه اين مطلب در زمان تحکيم بنيان خانواده و يا سازندگي کشورمان وقت شما را ميگيرد عذرخواهي ميکنم.
ميخواهم از بهمن 57 شروع کنم، ولي نه، بزاريد يه اشاره کوچيک هم به قبل از اون بکنم، شاه و تمام خدمتگذاران به اون و همچنين وکلاي مردم در مجلس، هرکدام يک ايراني بودن!
خب در بهمن 57، انقلاب اسلامي پيروز شد اما نه، تازه جنگ داخلي شروع شد، ايراني ها به چند گروه تقسيم شدن و رو در روي هم و با هم جنگيدند، مردم يکصدا و با راي قاطع يک ايراني را به عنوان رييس جمهور انتخاب کردند و مدتي نگذشت که در جنگ داخلي مردم با مردم، او با لباس نه فرار کرد، اما همچنان گروه هاي حزبي و دنباله روهاي آنها با يکديگر ستيز کردند تا اينکه در شهريور سال 59، حمله صدام و هم پيمانانش به ايران آغاز شد، فرصتي تکرار نشدني و آينده ساز براي ايران!
بله، ديگر جنگ 2 ساله داخلي موقت تمام شد و مردم در کنار يکديگر به مقابله با دشمن پرداختند و 8 سال دفاع کردند، دفاع!!!
"پيشرفتي که هم اکنون داريم محصول همين 8 سال دفاع است"
با پايان يافتن دوران 8 ساله دفاع! در سال 67، باز جنگ داخلي شروع شد!
رييس جمهور انتخاب شد و عده اي او را آيت الله ناميدند، عده اي حجت الاسلام، برخي رفسنجاني و بعضي ها هاشمي!
جنگ داخلي چنان همه گير بود که هر ثروتي را که مردم در کشور ميديدند عنوان ميکردند، يا متعلق به ياسر است يا فايزه يا .(جهل و ناداني)
8سال ديگر از جنگ داخلي تمام شد که پرچم شعار "سلام بر 3 سيد حسيني؛ خميني و اي، خاتمي" در کشور برافراشته شد!
اينبار هم عده اي از مردم ايران يک فرد ايراني را رييس جمهور کردند و عده اي ديگر هم جنگ مقابل با آنها را آغاز!
جنگ داخلي 8 سال ديگر طول کشيد تا مردي از جنس مردم به پاخواست، و گفت؛ اي مردم آيا ميدانيد ثروت بي پايان کشور توسط ياغي ها و دولتمردان گذشته شما به يغما رفته است؟!!!
عده اي به پا خواستند تا اينبار مردي از جنس خودشان را انتخاب کنند و اين هم شد، اما جنگ داخلي تمام نشد، آنقدر جنگ بالا گرفت تا مردي از جنس مردم هم از صحنه خارج شد و هم ممنوع التصوير!!!
سرگذشتي تلخ براي رييس جمهور مانند گذشتگان!
اين بار هم شرايط سختي در پايان جنگ داخلي بود، خيلي ها دست به دعا شدند که دولت مهرورزي همانند دولت هاي گذشته بدون تلفات انساني به پايان برسد و اين هم شد!
اما تازه آغاز جنگ داخلي ديگر بود؛ عده اي ايراني به پيام تکرار يک ايراني لبيک گفتند و جنگ داخلي جديد شروع شد و هنوز هم ادامه دارد.
و اما بعد؛
در اين جنگ داخلي 33 ساله؛ دو جريان سياسي کشور هرکدام با چهره انقلابي و يا نقاب انقلابي با يکديگر ستيز کردند و مردم هم آنها را همراهي.
اوج خطرناک اين جنگ داخلي از تولد شبکه هاي اجتماعي در ايران شروع شد.
*در اين جنگ طاقت فرسا؛ سلاح طرفين تهمت بود و تخريب، چنان يکديگر را تخريب ميکنند که ديگر نيازي به دشمنان خارجي نيست.
هر کدام منتظرند از گروه مقابل اشتباهي سر بزند تا بتوانند حمله خود را آغاز کنند. اما نه با برچسب دشمن، بلکه با پرچم دوست و شعار انتقاد!!!
*کلام آخر با مردم؛
*مردم در اين جنگ هميشه منتظر فرهنگسازي بودند و فرار از فرهنگ پذيري!
*مردم با شور انتخاب کردند و در خارج از گود فقط نظاره گر شدند!
*مردم خود با خود دشمني کردند و از دشمن خارجي گلايه مند شدند!
*مردم در راهپيمايي ها فقط مشت محکم بر دهان دشمنان زدند!
*عده اي از همين مردم احتکار کردند، کم فروشي کردند، رشوه دادند، رشوه گرفتند، اختلاس کردند، تهمت زدند، تخريب کردند اما با شعار مرگ بر دشمنان منتظر منجي هستند!
*مردم يکصدا ميگويند اين انقلاب براي ما چه کرده است و کسي نميگويد من براي انقلاب چه کرده ام!
*هيچ کس هم جرات ندارد بگويد مردم چه نقشي دارند و فقط مسوولين بايد پاسخگو باشند، مسووليني که از همين مردم هستند!
*حال ميدانيد چرا 33 سال؛ چون در 41 سال گذشته، 8 سال دفاع کرديم و 33 سال جنگ داخلي!
*خودمان را گول نزنيم؛ براي برون رفت از تمام مشکلات، و قرار گرفتن در بين 20 کشور برتر جهان؛ بايد از خودمان شروع کنيم، کنار هم متحد در برابر دشمنان انقلاب ايستادگي کنيم و به جنگ داخلي 33 ساله پايان دهيم.
مهدي جمشيدي | فعال اجتماعي و رسانه اي
يک فعال اجتماعي و رسانه اي گفت؛ وقت آن رسيده است که دستگاه قضا با عروسک گردان ها برخورد جدي کند و نتيجه آن را به استحضار عموم برساند.
مهدي جمشيدي با اشاره به تصميم جدي دستگاه قضا در برخورد با مفسدان اقتصادي گفت؛ برخورد با هر جرمي و در هر سطحي که صورت مي پذيرد يک خواسته عمومي است و نبايد رسيدگي قضايي با محاکمه يک شخص و يا چند شريک جرم به پايان برسد.
وي اشاره اي به عروسک گردان هاي مفسدان اقتصادي کرد و افزود؛ متهم رديف اول هر جرم به خصوص در موضوع اقتصادي به تنهايي نميتواند جرم کلان را سازماندهي کند و به طور يقين توسط عده اي ذي نفوذ هدايت و پشتيباني مي شوند که ضرورت دارد دستگاه قضا به اصطلاح عروسک گردانان مفسد اقتصادي را شناسايي و عليه آنان اعلام جرم کند.
جمشيدي با اشاره به اصطلاح عروسک گردان ها گفت؛ اينکه عده اي تحت پوشش ناشناس و با استفاده از رانت هاي دولتي و حکومتي از يک يا چند مفسد اقتصادي حمايت مي کنند و ساليان دراز شناسايي آنان طول خواهد کشيد و با يک رد صلاحيت تمام ميشود! منطقي نيست و در گام دوم انقلاب محاکمه آنان نيز بايد به يک خواست عمومي تبديل شود.
اين فعال رسانه اي در پايان با اشاره به رضايت عمومي از اقدامات اخير قوه قضاييه گفت؛ محاکمه متهمان رديف اول و . خوب است اما کافي نيست و بايد افراد پشت پرده مفسدان اقتصادي نيز شناسايي، محاکمه و معرفي شوند.
درباره این سایت